به گزارش خبرنگار سينمايي "مهر" به نقل از شماره روز شنبه روزنامه نيويورك تايمز، در سالهاي اخير او با ساختن مستندي جنجالي درباره موضوع ممنوعه فحشا و يك مستند جديد درباره فوتبال در مقام استعاره اي از كشمكشهاي سياسي، خود را به عنوان مايكل مور ايران مطرح كرده است. اصلاحطلبان و محافظهكاران هر دو به يك اندازه و به شدت از ده نمكي براي ساختن مستند "فقر و فحشا" انتقاد كردند. محافظهكاران از اين خشمگين بودند كه يكي از خودشان نه تنها موضوعي ضد اسلامي را آسيبشناسي اجتماعي كرده، بلكه به نظر ميرسد با بدكارهها همدردي هم ميكند. اصلاحطلبان هم معتقد بودند او عمداً مشكل را بزرگ نشان داده تا عليه تسامح در قوانين اسلامي موضع بگيرد.
ده نمكي در گفتگو با خبرنگار نيويورك تايمز در دفتر كارش در جنوب تهران، بر اين باور است كه هر دو گروه موضوع را اشتباه فهميدهاند و تغيير و تحول كلي ديدگاههايش را از بيخ و بن تكذيب ميكند. او ميگويد : "من هميشه نگران موضوع عدالت در جامعه بودهام. در دوراني اعتقادم اين بود كه مشكل اصلي خود مردم هستند. اما آن ديدگاه اشتباه بود. مشكل اصلي حاكمان جامعهاند كه به فساد خو گرفتهاند و ديگر نميتوانند قولهايي را كه روزهاي اول انقلاب درباره عدالت اجتماعي و برابري داده بودند عملي كنند" .
منتقدان سينمايي با تماشاي نخستين مستند ده نمكي ايرادهاي حرفهاي بيشماري به فيلم گرفتند و نگرفتن مجوز نمايش عمومي هم هرگز يك شگفتي به حساب نيامد. در عوض نسخههاي قاچاق فيلم در سطح وسيعي توزيع شد و بخشهايي از آن در شبكههاي تلويزيوني ماهواره اي گروههاي اپوزيسيون به نمايش درآمد.
دهنمكي در "فقر و فحشا" با چند زن بدكاره و برخي مشتريان آنها مصاحبه ميكند كه تمام زنان يك داستان مشابه را براي او تعريف ميكنند؛ اين كه فقر آنها را وادار به اين كار كرده و بايد براي خرج خانواده شان كار كنند. يكي از زنان كه چهره خود را براي پنهان ماندن هويت پوشانده، ميگويد: "ما دو خواهريم كه به زحمت ميتوانيم خرج غذا و كرايه خانهمان را دربيارويم" . او در حالي كه اشكهايش را از روي صورت پاك ميكند ادامه ميدهد : "بعضي وقتها خواب خوردن جوجه و غذاهاي خوب ميبينم. حداقل هفتهاي يك بار. در خانههايي كار كردهام كه صاحبان ثروتمندشان غذا را دور ريختهاند. هميشه به كساني كه ميتوانند خوب بخورند حسادت ميكنم" .
به گزارش "مهر"، زني ديگر كه مادر دو دختر است، از تصميم چند باره اش براي كشتن خود و دخترانش به دليل سختي زندگي خبر ميدهد، در حالي كه هرگز جرأت اين كار پيدا نكرده است. زن جوان ديگري داستان پدر بيمارش را تعريف ميكند كه نياز به عمل جراحي دارد. دختران اين پيرمرد بيمار براي اين كه بفهمند كدام يكي از آنها براي كسب درآمد بيشتر و درآوردن پول عمل جراحي پدر به دبي برود، قرعه ميكشند و اين وظيفه به دوش خواهر جوانتر مي افتد. دخترك از دبي شكستخورده بازگشته و حالا در خودرو مسعود ده نمكي در راه بازگشت به خانه از فرودگاه است. او ناگهان زير گريه ميزند و ميگويد كه احساس ميكند خواهرانش به او خيانت كردهاند.
دهنمكي براي متقاعد كردن مسافرانش و اين كه آنها باور كنند او يك تهديد نيست، ظاهر خود را تغيير داده، محاسنش را تراشيده و پيراهن آستين بلند كهنه خود را با يك تي شرت عوض كرده است. او همچنين براي پيدا كردن سوژههاي خود مدتي به عنوان راننده تاكسي فعاليت كرد. او ميگويد: "يك بار خانمي 20 هزار تومان (معادل 22 دلار) پول خواست. گفتم اگر 100 هزار تومان بدهم داستان زندگيات را برايم ميگويي؟ پذيرفت و چند نفر از دوستانش را هم به من معرفي كرد" .
ده نمكي 36 ساله معتقد است ايران نياز به مدرنيزه شدن دارد، اما در چارچوب آموزههاي اسلامي نه طالباني : " اگر ما مخالف اسلامي هستيم كه طالبان معرفي كرده، بايد بتوانيم يك مدل خوب از اسلامي ارايه كنيم كه معتقديم منبع رأفت و مهرباني است. اما اين بايد بر اساس نيازهاي جامعه امروز باشد تا از سوي جوانان هم پذيرفته شود" .
به گزارش خبرنگار سينمايي "مهر"، ده نمكي هم، مثل بسياري از همنسلان خود، سه سال در جبهههاي جنگ هشت ساله عراق عليه ايران جنگيده و هنوز زخم آن تجربه را بر تن دارد. او سه بار در جبهه مجروح شد و بسياري از همرزمانش شهيد، حالا نيروي محرك او تلاش براي اداي دين به ايثار آن شهيدان است. تنها دكورهاي اتاق كار ساده ده نمكي يادگارهاي دوران جبهه و جنگ است : چوبدستهايي كه او زماني استفاده مي كرد حالا از كتابخانه آويزان است، عكسهايي قاب شده او در كنار دوستان شهيدش و پوسترهايي از جسدهاي ميدان جنگ.
صادق سروستاني، استاد دانشگاه، مسعود دهنمكي را اينچنين توصيف كرده است : "مردي كه نامش زماني همراه با زشت ترين نوع خشونت همراه بود و حالا به هنرمندي تبديل شده كه با حساس ترين و ظريف ترين جنبههاي هنر سر و كار دارد" .
به گزارش "مهر"، سروستاني اين سخنان را در كنفرانسي در دانشگاه تهران بر زبان آورد كه براي نمايش مستند " فقر و فحشا " ترتيب داده شده بود و متن گفتههايش در نشريه خود ده نمكي منتشر شد. نشريه او با اين كه سه شماره است منتشر ميشود، اما حاوي آگهيهاي فراواني است كه نشان از ارتباطات خوب او دارد. ده نمكي در همان كنفرانس گفته بود: "فيلم را براي اين ساختم چون از شنيدن جمله "چطور مقامهاي رسمي درباره مشكلات كشور كليگويي ميكنند" خسته شده بودم " .
مسعود ده نمكي در توضيح ارتباط گذشته خود با انصار حزبالله ميگويد : " ده سال پيش درايت امروزم را نداشتم. حالا دارم به ميانسالي نزديك ميشوم. آنچه در گذشته انجام دادهام براي خيانت نكردن به همرزمان شهيدم بوده است " .
نظر شما